اشکال بدل و مبدل منهاین نوشتار به بررسی اشکال بدل و مبدلمنه در کلام به اعتبار نوع آن دو از جهت مفرد یا جمله بودن، اسم یا فعل بودن میپردازد ۱ - توضیح اجمالیاشکال بدل و مبدلمنه، از مجموعه مباحث بدل است که به صورت جداگانه مورد بررسی قرار میگیرد از این رو به خوانندهی محترم توصیه میشود جهت فهم مطالب این نوشتار و شناخت جایگاه و اهمیت عنوان آن به مدخل بدل و مطالب مذکور در آن مراجعه کند. این نوشتار به بررسی اشکال بدل و مبدلمنه در کلام به اعتبار نوع آن دو از جهت مفرد یا جمله بودن، اسم یا فعل بودن میپردازد: ۲ - بدل اسم از اسمبدل و مبدلمنه در این شکل به دو اعتبار صورتهای مختلف خواهند داشت: ۲.۱ - به اعتبار معرفه یا نکره بودن۱. بدل نکره از نکره؛ مانند: «اِنَّ لِلْمُتَّقِینَ مَفَازًا حَدَائِقَ وَ اَعْنَابًا»؛ «برای پرهیزگاران مسلمان پیروزی بزرگی است، باغهایی سرسبز و انواعی از انگورها» در این آیه شریفه حَدَائِقَ و مَفَازًا به ترتیب بدل و مبدلمنه واقع شدهاند و هر دو نکره هستند. ۲. بدل معرفه از معرفه؛ مانند: «مَررتُ بالمعلمِ زیدٍ»؛ در این مثال زیدٍ و المعلمِ به ترتیب بدل و مبدلمنه واقع شدهاند و هر دو معرفه هستند. ۳. بدل معرفه از نکره؛ مانند: «مررتُ بِرجلٍ زیدٍ»؛ در این مثال زیدٍ بدل معرفه و رجلٍ مبدلمنه نکره است. ۴. بدل نکره موصوفه (موصوفه بودن نکره به این جهت است که نکره، مختص بوده و به صورت نکره محض به کار نرورد. زیرا در صورتی که بدل نکره محض باشد غرض از آوردن بدل حاصل نمیشود.) [۳]
حسن، عباس، النحو الوافی، تهران، ناصر خسرو، چاپ دوم، ج۳، ص۶۸۵.
از معرفه؛ مانند: «ضربتُ زیداً رجلاً صالحاً»؛ در این مثال زیداً مبدلمنه معرفه بوده و رجلاً بدل نکره موصوفه و صالحاً صفت آن است.۲.۲ - به اعتبار ضمیر یا اسم ظاهر بودن۱. اسم ظاهر از اسم ظاهر؛ مانند: «رایتُ زیداً اَخاکَ»؛ در این مثال اَخاکَ و زیداً، اسم ظاهر بوده که به ترتیب بدل و مبدلمنه واقع شدهاند. ۲. اسم ظاهر از ضمیر غایب؛ [۴]
الجامی، عبدالرحمن بن احمد، الفوائد الضیائیة، بیروت، دار احیاء التراث العربی، ۱۴۳۰ هـ.ق، چاپ اول، ج۲، ص۱۳.
مانند: «رایتُهُ اَخاکَ»؛ در این مثال اسم ظاهر اَخاکَ بدل و ضمیر غایب (هاء) در رایتُهُ، مبدلمنه آن است.۳. اسم ظاهر از ضمیر متکلم؛ مانند: «لَقَد غَمرتَنا بِفضلِک کبیرَنا و صغیرَنا»؛ در این مثال اسم ظاهر (کبیرَ) بدل و ضمیر متکلم (نا) در غَمرتَنا، مبدلمنه آن واقع شده است. ۴. اسم ظاهر از ضمیر مخاطب؛ مانند: «تَسابَقتُم ثَلاثتُکُم»؛ در این مثال اسم ظاهر (ثَلاثةُ) بدل و ضمیر مخاطب (تُم) در تَسابَقتُم مبدلمنه میباشد. ۵. ضمیر از اسم ظاهر؛ [۷]
الجامی، عبدالرحمن بن احمد، الفوائد الضیائیة، بیروت، دار احیاء التراث العربی، ۱۴۳۰ هـ.ق، چاپ اول، ج۲، ص۱۳.
مانند: «رایتُ زیداً ایّاهُ»؛ در این مثال ضمیر منفصل منصوبی (ایاه) بدل و اسم ظاهر (زیداً) مبدلمنه آن واقع شده است.۶. ضمیر منصوبی از ضمیرمنصوبی؛ [۹]
الجامی، عبدالرحمن بن احمد، الفوائد الضیائیة، بیروت، دار احیاء التراث العربی، ۱۴۳۰ هـ.ق، چاپ اول، ج۲، ص۱۲.
مانند: «رایتُهُ ایّاهُ»؛ در این مثال ضمیر منفصل منصوبی (ایّاهُ) بدل و ضمیر متصل منصوبی (هاء) در رایتُهُ مبدلمنه آن واقع شده است.۷. ضمیر مرفوعی از ضمیر مرفوعی؛ [۱۰]
السیوطی، جلال الدین عبد الرحمن بن ابی بکر، همع الهوامع فی شرح جمع الجوامع، بیروت، داراحیاء التراث العربی، ۱۴۳۱ ه ق، چاپ اول، ج۳، ص۱۸۲.
مانند: «قُمْتَ انْتَ»؛ در این مثال ضمیر منفصل مرفوعی (اَنتَ) بدل و ضمیر متصل مرفوعی (تَاء) در فعل قُمْتَ مبدلمنه آن میباشد.۳ - بدل فعل از فعلبدل و مبدلمنه در این شکل با لحاظ اقسام بدل بر چند گونهاند: الف. بدل کلّ از کلّ؛ مانند: «وَ مَنْ یَفْعَلْ ذَلِکَ یَلْقَ اَثَامًا یُضَاعَفْ لَهُ الْعَذَابُ»؛ «و هر کس چنین کند مجازاتش را خواهد دید چنین کسی عذاب او در قیامت مضاعف میگردد» در این آیه شریفه دو فعل مضارع مجزوم یُضَاعَفْ و یَلْقَ به ترتیب بدل کلّ از کلّ و مبدلمنه هستند. [۱۳]
السیوطی، جلال الدین عبد الرحمن بن ابی بکر، همع الهوامع فی شرح جمع الجوامع، بیروت، داراحیاء التراث العربی، ۱۴۳۱ ه ق، چاپ اول، چاپ اول، ج۳، ص۱۸۳۱۴.
ب. بدل بعض از کلّ؛ مانند: «انْ تُصَلَّ تسجدْ لله یرحمْک»؛ در این مثال دو فعل مضارع مجزوم تسجدْ و تُصَلَّ به ترتیب بدل بعض از کلّ و مبدلمنه هستند. ج. بدل اشتمال؛ مانند: «مَنْ یَصِلْ اِلَیْنَا یَسْتَعِنْ بِنَا یُعَنْ»؛ در این مثال فعل مضارع مجزوم یَسْتَعِنْ و یَصِلْ به ترتیب بدل اشتمال و مبدلمنه هستند. نکته: بدل مباین همچون بدل اضراب، غلط و یا نسیان، به شکل بدل فعل از فعل نیز به کار میروند. (مانند: «ان تطعم المحتاج تکسه ثوبا یحرسک».) ۴ - بدل جمله از جمله(تفاوت بین بدل فعل از فعل و بدل جمله از جمله در این است که در اولی به فعل توجه میشود بدون فاعل ولی در دومی فعل به همراه فاعل آن مورد توجه است.) بدل و مبدلمنه در این شکل با لحاظ اقسام بدل بر چند گونهاند: الف. بدل کلّ از کلّ؛ مانند: «اِقطعْ قمحَ الحقلِ، اِحصدْهُ»؛ در این مثال دو جمله فعلیه اِحصدْهُ و اِقطعْ به ترتیب بدل کلّ از کلّ و مبدلمنه میباشند. ب. بدل بعض از کلّ؛ مانند: «وَاتَّقُوا الَّذِی امَدَّکم بما تَعلمونَ امدَّکم بانعامٍ و بنینَ»؛ «از خدایی بپرهیزید که شما را به نعمتهایی که میدانید امداد کرده شما را به چهارپایان و نیز پسران (لایق و برومند) امداد فرموده.» در این آیه شریفه دو جمله فعلیه امدَّکم بانعامٍ و بنینَ و امَدَّکم بما تَعلمونَ به ترتیب بدل بعض از کلّ و مبدلمنه واقع شدهاند. [۲۰]
الصبان، محمد بن علی، حاشیة الصبان علی شرح الاشمونی علی الفیة ابن مالک، بیروت، داراحیاء التراث العربی، ۱۴۳۰ هـ ق، چاپ اول، ج۳، ص۱۹۳.
ج. بدل اشتمال؛ مانند: «اقُولُ لَه ارْحَل لا تُقِیمَنَّ عِنْدنا»؛ در این مثال دو جمله فعلیه لا تُقِیمَنَّ و ارْحَل به ترتیب بدل اشتمال و مبدلمنه هستند. د. بدل غلط؛ مانند: «اِجلسْ قِفْ»؛ در این مثال دو جمله فعلیه قِفْ و اِجلسْ به ترتیب بدل غلط و مبدلمنه واقع شدهاند. ۵ - بدل جمله از مفردبدل جمله از مفرد [۲۲]
صفائی بوشهری، غلامعلی، بداءة النحو، قم، مدیریت حوزه علمیه قم، ۱۳۸۶ هـ ش، چاپ دوم، ص۱۱۴.
مانند: «قد عرفتُ زیداً ابو مَن هو»؛ در این مثال جمله اسمیه ابو مَن هو بدل و لفظ زیداً مبدلمنه مفرد است.۶ - بدل مفرد از جملهبدل مفرد از جمله مانند: «قُلتُ: لاَ الهَ الاّ اللهُ کلمةَ الاخلاصِ»؛ در این مثال لفظ کلمةَ بدل مفرد و جمله اسمیه لاَ الهَ الاّ اللهُ مبدلمنه آن است. ۷ - بدل فعل از اسم شبه فعلبدل فعل از اسم شبه فعل [۲۴]
الصبان، محمد بن علی، حاشیة الصبان علی شرح الاشمونی علی الفیة ابن مالک، بیروت، داراحیاء التراث العربی، ۱۴۳۰ هـ ق، چاپ اول، ج۳، ص۱۹۲
مانند: «زیدٌ مُتَقٍ یَخافُ اللهَ»؛ در این مثال فعل مضارع (یَخاف) بدل و متق، اسم شبه فعل و مبدلمنه میباشد.۸ - پانویس۹ - منبعسایت پژوهه، برگرفته از مقاله «اشکال بدل و مبدل منه»، تاریخ بازیابی ۱۳۹۵/۹/۲۸. |